+ امروز رفتیم بیرون ... تولد سین! البته خب میدونی تولدش پنجشنبست اما خب فردا نمیشد بریم چهارشنبه و پنجشنبه هم که داانشگاه و کار و بار و فلان ... خدا رو صد هزار مرتبه شکر که امروز تعطیل شد ... چون ما امروز هم دانشگاه داشتیم و قرار بر این بود که بعد از دانشگاهمون بریم ... وای فکر کردن بهش هم ازار دهندست ... هوف
خلاصه که تولدش به خیر و خوشی تموم شد ... براش پاور بانک خریدیم کادو ولد .. ازین یونی کورن ها گرفتیم و اینا ...و همین دیگه ...
+واقعا نمیدونم داستان چیه که وقتایی که و خونه ام ...و خیلی شلخته ... از قیافم خوشم میاد ... بعد وقتایی که میرم بیرون و میخوام مرتب باشم احساس میکنم بی ریخت ترین و نکبت ترین قیافه ی دنیا رو دارم ! هوف....
+امروز تو اتوبوس گوشی یه اقاهه زنگ زد ... اهنگش ... ای ایران ای مرز پر گهر بود ...
+ وای راستی امروز در حالی که تو مترو داشتیم کادو سین رو با میم کادو میکردیم ناگهان دختر خالمو دیدم گفت داره میره انجمن .. .و اومد سلام علیکم و اینا ...
چه غیر منتظره!
+ میخوام برم اون فتر قرمز مشکیه که با نیازمندی ها جلدش کردم و بردارم برم نامه بنویسم برای خودم ...
... میخوام بنویسم ... این همه نامه نوشتم از شرح حال بقیه .. این و میخوام واسه خودم بنویسم ...
هشتگ اختصاصی ...
+دکتر امروز میگفت
ادم باید چند هویت برای خودش دست و پا کنه ... میگفت فلانی وقتی میگفت سرمایه مو از دست دادم و میخوام خودکشی کنم ...
من به این فکر میکردم که اون همیشه به این فکر میکرده که سرمایه گذاره .. اگه چند تا هویت داشتن این کمک و میکنه که اگه یکی از اون هویت ها رو از دست دادیم ... همه ی هویت مونو از دست ندیم ...
وای من خیلی خوابم میاد
:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1